قدم چهارم الانان

ساخت وبلاگ
ده پله برای رهایی از عادات ناپسند( برگرفته از کتاب کارگاه بهبودی نوشته مجتبی دشتی)1-آگاهی :درداعتیاد به خاطر عدم آگاهی فرد از عواقب ناشی از مصرف2-پذیرش: تا وقتی فرد نپذیرد که معتاد است اقدامی برای توقف اعتیاد نخواهد کرد3-امید :با روحیه امیدواری فرآیندایمان آوری در فرد آغازمیشود4-توکل:با اتکاء به پروردگاروسپردن امور به دست او از جنگ با خود دست برمی داریم5-بخشش:بابخشیدن خود و دیگران خطی بر روی گذشته و رنجشهایمان می کشیم6- تغییر:با تغییرات درونی وجایگزین کردن رفتار سالم به جای رفتار منفی ومخرب گامی در تثبیت بهبودیمان برداریم7- دلجویی: با دلجویی از دیگران روابط از دست رفته مان را ترمیم میکنیم و امکانات زندگی آرام در کنار آنها را مهیا می نماییم تا روند بهبودیمان ارتقا یابد.8-نظم متعالی: لازمه استمرار بهبودی نظم می باشد با نضم به آرامش درونی دست می یابید9-زندگی معنوی :اوضاع و شرایط زندگی با معنویت و روحانیت بهتر خواهد شد10-خدمت برای بقاء:خدمت وظیفه نیست بلکه یک عبادت است.بیماری اعتیاد بیماری لاعلاج وپیشرونده است که اگر متوقف نگردداسیر و دربند خود را به قعر چاه فنا و نیستی می کشاند بیماری اعتیاد بیماری مرموزی است که راهکار شناخته شده و اسلوب و متد علمی دقیقی برای قطع آن وجود ندارد به نظر من بیماری اعتیاد از ابتدای مصرف برای خیلی ها یک پروژه تفریحی کوتاه مدت و کنترل شونده است اما به مرور زمان شرایط درونی و بیرونی آن را تبدیل به یک پروسه نابودی و توقف ناپذیر می نماید نبود حس تعادل و توازن در فرد باعث شدت گرفتن یا استمرار اعتیاد می گردد ، راهکارهای زیلدی در این خصوص داده شده اما قسمت عمده بیماری اعتیاد فقدان روحانیت و معنویت در زندگیست و یا بنوعی عدم آگاهی می باشد بیماری اعتیاد خفتگی ر قدم چهارم الانان...
ما را در سایت قدم چهارم الانان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : addiction7 بازدید : 19 تاريخ : سه شنبه 3 بهمن 1402 ساعت: 8:54

قدم اولما اقرار كرديم كه در برابر اعتيادمان عاجز بوديم و زندگي‌مان غيرقابل اداره شده بود. ای قادر متعال،آن قدر ناتوان و کوچکم که در پیشگاه تو هیچم، با حضور تو هستم و بی تو درمانده و عاجز در مقابل تمامی امور. حضورت امید است و سامان‌بخش زندگی آشفته‌ام. رهایم کن از قید و بند تا به وصالت رسم(آمین)صداقت نداشتن با خود و هم‌چنین در مورد بیماری اعتیاد یکی از موانع رهایی از آن می‌باشد. نگاه صادقانه‌ي فرد معتاد به ماهیت بیماری‌اش می‌تواند برای رهایی او بسیار مفید واقع شود. صداقت مانند نور خورشید است که با تابش آن سیاهی‌ها و پلیدي‌ها نمایان می‌شود. باید بدانیم که اعتیاد یک بیماری پيشرونده و مزمن است كه، می‌تواند سریع یا کند باشد. .( منبع قسمتی از کتاب کارگاه بهبودی نوشته مجتبی دشتی چاپ دهم@socialpathologist)بسیاری از معتادان در هاله‌ای از تصورات گذشته‌ي خود متوقف شده‌اند و به لذت‌های اولین بار مصرف می‌اندیشند و در رویاهای گذشته درجا می‌زنند و غافل از اینکه بیماری‌شان در حال پیشروي است و کنترل آن را از دست می‌دهند و در حالتی به نام اجبار به مصرف قرار می‌گیرند. خیلی‌ها مصرفشان را در زمان‌های دلخواه و مکان‌های مخصوص انجام می‌دادند، به قولی کنترلش را در دست داشتند. ديري نپاييد که این ایده در درازمدت بی‌اثر ماند و اعتیاد در حال پیش‌روی بود. خیلی‌ها هم که گهگاهی به این رويدادهاي تلخ در زندگی پی می‌بردند. و اثرات منفی آن را لمس می‌نمودند، دست به کار می‌شدند و براي رهايي از اين مشكل، صادقانه تلاش مي‌نمودند. ولی متاسفانه به علت نبود آگاهی و شناخت از بیماری‌شان، این کوشش‌ها به جایی نمی‌رسید و تنها و سرخورده و با ترس از آینده، خود را قربانی دايمی مصرف مواد و الکل می‌دانستند و تسلیم بیماری‌شان می‌ش قدم چهارم الانان...
ما را در سایت قدم چهارم الانان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : addiction7 بازدید : 19 تاريخ : سه شنبه 3 بهمن 1402 ساعت: 8:54

7ـ اخیراً بیماری من به چه شکل و فرم خاصی بروز پیدا کرده است؟گاهي تصور می‌کنیم که با قطع مصرف شریان اصلی فعالیت بیماری را قطع کرده‌ایم در صورتي که چنین نیست و فقط ما زمانی می‌توانیم این کار را انجام دهیم که اصولی را که ضامن پاکی و تداوم بهبودی ماست را به‌طور كل بپذیریم و به آنها عمل کنیم و هر زمانی که از اصول و برنامه‌ي بهبودی تخطی کنیم باید اذهان داشت که به‌طوريقين بیماری‌امان فعال شده و اختیار، ما را در دست گرفته است.به طور معمول نداشتن تعادل موجب بروز بیماری اعتیاد خواهد شد امروز بیماری اعتیاد با استفاده از نقايص شکل و فرم می‌یابد مثل: توجیه و بهانه، بهاء‌دادن به هوای نفس، غرور و خودخواهی، توقع از خود و دیگران، خودکم‌بینی، تصورات باطل، تراز دیگران را گرفتن، وسوسه، رویابافی، قضاوت و افراط.8ـ آیا اخیراً شخص ـ مکان و یا چیزی من را وسوسه کرده است؟ اگر پاسخ مثبت است آیا این حالت روی روابط من با دیگران تاثیر گذاشته؟ به چه صورت دیگری این وسوسه از لحاظ جسمی ـ معنوی و احساسی بر من اثر گذاشته؟وسوسه باعث مسدود شدن راه صحيح بروز احساسات، عدم ارتباط سالم با دیگران و عدم استفاده از جنبه‌های مثبت مکان و زمانی که در آن قرار گرفته‌ایم می‌شود.وسوسه در فکر و مغز انسان شکل می‌گیرد، و به همين دليل فرد قسمتی از انرژی خود را به آن اختصاص می‌دهد و اين عمل باعث کاهش انرژی بدن مي‌شود و تاثیراتش را بر جسم مي‌گذارد و به تبعیت روح ناآرام، جسم هم تاثیر می‌گیرد.از نظر جسمانی: سردرد، پرخوری، خواب زیاد و کسالتاز نظر معنوی: دچار توهم می‌شوم و ارزش‌های خود را زیر پا می‌گذارم.از نظر احساسی: تمام احساسات من از تعادل خارج می‌شود و من راه برخورد با این احساسات را نمی‌دانم.از نظرمعنوی: احساس کامل شدن می‌کنم و خدا قدم چهارم الانان...
ما را در سایت قدم چهارم الانان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : addiction7 بازدید : 15 تاريخ : سه شنبه 3 بهمن 1402 ساعت: 8:54